در این صبح زیبا و همراه با آهنگ زیبای اندک اندک شهرام ناظری در حال نوشتن یک پست صبحگاهی دیگر برای شما عزیزان و همراهان وبلاگی هستم. ( چقدر رسمی شد جمله ام)‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌.‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

باورم نمیشه پاییز تموم شده. همش فکر میکنم هنوز آذر ماهه. شاید اگه برف حساااابی بباره از این وهم و خیال بیام بیرون.

دو سه روز پیش برای انتخاب عینک برای داداش جان رفتیم کلینیک و خانومه گفت فردا آماده میشه ، بهش گفتیم نمیشه امروز( یعنی همون روز که اونجا بودیم) آماده بشه. گفت باشه تا یک ساعت دیگه. منم خوشحاااال با داداش جان رفتیم شهر کتاب و فروشگاه گردی. مثلاً من برای پس انداز هام برنامه داشتم و قرار نبود زیاد خرج کنم ولی بازم کتاب دیدم و بقیه ی داستان رو بلدین دیگه. ولی این دفعه زیاد نخریدم به خدا همش سه تا کتاب زبان اصلی و سه تا کتاب دیگه که بعداً در موردشون مینویسم. 

برای آماده کردن صبحانه های جذابم هم یک سینی مینی پیتزا و یه قالب نون کوچک و بطری شیشه ای خریدم. خییییلی دنبال فلاسک کوچیک و خوب و خوشکل گشتم ولی چیزی که باب دلم بود رو پیدا نکردم.

این چند روز که نبودم مشغول عوض کردن دکوراسیون اتاقم و خرید های لازم بودم و همچنان مشغول هستم. خیلی وقت بود که میخواستم دکور اتاق رو عوض کنم ولی نمیشد حالا این ساعت چهار بیدار شدنها عامل مساعدی شدن برای انجام این کار. برای اینکه همچنان با انگیزه ساعت چهار بیدار بشم هر کاری میکنم. میخوام این بار دکور اتاقم بیشتر رنگی رنگی و پر جزئیات باشه تا صبح که بیدار میشم چشمهام از یکدستی و نبود تنوع خسته نشن.چراغ هاش رو میخوام بیشتر کنم تا اول صبح که همه جا تاریکه نور اتاقم اون قدر زیاد باشه که خواب رو از سرم بپرونه. یه چیز دیگه هم بگم؟ نمیدونم دقیقاً از چه روزی ولی شاید پنج شیش روزی بشه که تصمیم گرفتم ساعت بیدار شدنم رو ده دقیقه عقب ببرم. یعنی ساعت سه و پنجاه دقیقه بیدار میشم. تا بیدار بشم و اتاق و جای خوابم رو مرتب کنم و ما بقی کارها رو انجام بدم شده ده دقیقه و من رأس ساعت چهار شروع میکنم.

توی این چند روز یک فیلم و یک مینی سریال چهار قسمتی که هر قسمتش بیشتر از یک ساعت و نیمه دیدم و دو فیلم هم دانلود کردم و هنوز ندیدمشون. فیلمی که دیدم قسمت اول از فکر کنم سه قسمت فیلمهای gabriel inferno بود. ازش خوشم نیومد بازم همون ژانر تکراری عشق و خشونت مردانه و مظلومیت نه و این که بعد از کلی تحقیر و دعوا ، مرد داستان سر عقل میاد و این صوبتا. اصلاً از فیلمهایی که شخصیت زن به خاطر عشق و این حرفا ، توش تحقیر بشه خوشم نمیاد. به اعتقاد من اگه عشق نباشه ولی احترام باشه کم کم عشق به وجود میاد ولی وجود عشق همزمان با خشونت(حتی اگه فقط یک بار خشونت کلامی باشه) و تحقیر اصلاً معنی نداره و بیهوده ست. بگذریم.

اون مینی سریال هم که من عااااشقشم و چند ماه پیش فکر کنم تابستون بود شبکه چهار یا تماشا یا نمایش ، یادم نیست کدوم یکی پخشش کرد ، البته نه در چهار قسمت ، فکر کنم ده دوازده قسمتی بودن. سریال ت دو مونت کریستو محصول کشور فرانسه سال 1998. اتفاقی توی یوتیوب دیدمش و دانلودش کردم. میدونید من دوران نوجوانیم یه انیمه با همین عنوان دیدم و همون شد شروع آشنایی من با الکساندر دوما نویسنده ی رمان ت دو مونت کریستو و همین رمان شد اولین کتاب زبان اصلی و اولین رمانی که خریدم آخی یادش بخیر. اون موقعها( تقریباً سیزده چهارده سال پیش) بعد از ظهرها که از مدرسه برمیگشتم سریع میذاشتم کانال space power تا کنت مونت کریستو رو ببینم. تیتراژ پایانیش رو هم خیلی دوست داشتم و وقتی تیتراژش رو میشنیدم عشق و دوستی های وفادارانه و شکست های جبران ناپذیر و گنگی و رازهای پنهان و درد از زخم های کهنه رو توش حس میکردم. هنوزم وقتی میشنومش همین ها رو حس میکنم.

اون دوتا فیلم هم divergent و five feet apart هستن. شاید اول پنج قدم فاصله رو ببینم. یکی از کتابهای زبان اصلی که اون روز از شهر کتاب خریدم five feet apart بود و همون یه دونه مونده بود.

خب دیگه باید برم و از بقیه ی این صبح زیبا استفاده کنم. صبح امروز میشه یازدهمین صبحی که ساعت چهار بیدار شدم و این یعنی تقریباً یک نهم راه رو رفتم. یک نهم میگم چون تصمیم دارم تا آخر زمستون همین شکلی پیش برم و بعدش هم وارد مرحله ی تثبیت عادت های خوب که یکیشون همین سحر خیزی باشه ، میشم.                          دوستتون دارم 

                                                                                                        مراقب خودتون باشد

صبحی دگر از افق درآمد

بیاین یکم خاطره بازی کنیم.

How to propose a girl for marriage

  ,رو ,یک ,ساعت ,کنم ,ولی ,    ,و این ,ساعت چهار ,یک نهم ,زبان اصلی

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

ایران راپل ارائه دهنده ی خدمات دسترسی با طناب دانستنی ها و قوانین ثبت شرکت و ثبت برند در ایران بدون شرح خانه فرهنگ شهرداری ملارد آموزشی تکنولوژی مهدی بلاگ fifanik گروه صنعتی تاجی ماشین معرفی محصولات فروشگاه اینترنتی nafistarinha.com جغرافیا